خـــــاطره تولــــد دخترکــــــــم(موهبت الهی )
سه شنبه 28 تیرماه 1390: 31 هفته از بارداریم میگذشت .مثل همیشه که نوبت دکتر داشتم خوشحال از اینکه قراره دوباره بعد 3 هفته صدای قلب دخملم رو بشنوم با یک لیست از سوال هایی که از دکترم داشتم روانه مطب شدیم.. شایان و بابا بیرون مطب منتظرم موندن . خانم دکتر بعد سوال و جواب و شک به نشتی کیسه آب ، برای راحتی خیال من گفتن که اگه برات مشکلی نیست میتونی تو بیمارستان چند شبی بستری بشی تا خیالت راحت بشه . من هم به خاطر شایان بهونه آوردم و گفتم نه خانم دکتر هم گفتن که بلافاصله برم سونوگرافی انجام بدم و جوابشو تلفنی بهشون بگم و تاکید کرد سر سری نگیرم چون احتمال نشتی زیاده...
نویسنده :
مامانی
13:19